روز 27 سپتامبر کارگران یونان یک اعتصاب عمومی 24 ساعته برگزار کردند. بر طبق گزارشات 50 هزار نفر خشمگین در خیابانهای آتن بر علیه برنامه تازه ریاصت اقتصادی دولت ائتلافی به رهبری حزب راست این کشور راهپیمائی نمودند. دولت در نظر دارد مبلغ ۱۱.۵ میلیارد یورو را از حقوق کارکنان دولتی و بازنشسته ها کسر نماید.
تعدادی از تظاهر کنندگان به ساختمان وزارت دارائی و پارلمان با کوکتل مولوتف حمله کرده و پلیس ضد شورش با پرتاب گاز اشک آور جواب داد.
این دو اتحدیه کارگری که از بزرگترین اتحادیه های یونان می باشند از سال 2010 تا کنون 10 اعتصاب عمومی پیش برده اند. آنها رویهم رفته نیمی از کارکنان یونان را نمایندگی می کنند.
بر طبق نظر سنجی که هفته قبل بوسیله مؤسسه (MRB ) انجام گرفت 90% مردم یونان نظر می دهند که این کاهش های جدید غیرعادلانه بوده و باری بیشتر بر دوش فقرا بوده و به درد و رنج آنها می افزاید.
هم اکنون نرخ بیکاری رسمی در کشور یونان 25% از نیروی کار است و 50% از جوانان بیکار می باشند. بر طبق برنامه جدید دولت، یونانی هائی که شغل دارند باید 6 روز در هفته کار کنند.
تا کنون در همین سال حقوق ها 22% کم شده اند و این رقم برای جوانان زیر 25 سال 32% می باشد. در ماه ژانویه قیمت برق به مقددار 15 تا 20% افزایش یافت. دولت تاریخ پایان همه قراداد های دسته جمعی موجود را فوریه 2013 اعلام کرده است.
با وچود اینکه یونانی ها از احزاب پروکارگر ی حمایت می کنند، یک نازیست آشکار در خیابانها دیده می شود. آنها به مهاجران حمله کرده و می گویند که جای زنان در خانه است.
در تمام اروپا
اعتراضات امروز در یونان یدنبال اعتراضاتی است که در پرتقال و اسپانیا انجام گرفت. دولت اسپانیا برنامه جدید ریاضت اقتصادی اعلام کرده و پلیس با گلوله های پلاستیکی به تظاهر کنندگان در خارج پارلمان در مادرید یورش می برد. بعد از اینکه نیم میلیون نفر از کارگران و مردم زحمتکش در هفته قبل مارش داشتند دولت پرتقال مجبور شد که از افزودن به مخارج عمومی کارگران عقب نشینی کند.
اعتصابات و تظاهرات یونان را لرزاند، زیرا که سازمان سه جانبه سرمایه داران متشکل از بانک مرکزی اروپا، کمیسیون اقتصادی و دارائی اتحادیه اروپا و صندوق بین المللی خواهان سخت گیری های بیشتری برای دادن وام جدید به یونان هستند. آنها این را با تهدید های شدیدی اعلام کرده اند. دولت بر سر کار یونان "تاریخ خاطره ای" اعلام کرده است، و قول می دهد با کسر کردن حقوقها ی کارکنان، بازنشسته ها و خصوصی کردن اموال عمومی، مخارج عمومی و رفاه اجتماعی را کاهش داده تا بتواند قرض ها را بپردازد.
تظاهر کنندگان در آتن فریاد می کشند: " تسلیم به ترویکان نمی شویم." و " چیزی به اتحادیه اروپا، بانک مرکزی اروپا و صندوق بین المللی پول نمی دهیم ، حتا یک یورو."
چرا قرض های دولت یونان به این اندازه رسیده اند؟ چرا باید قرض ها به بالاتر از 120% تولیدات ناخالص ملی برسد؟ این چیزی است که خبر گزاری "فوکس نیوز زنده" آمریکائی می گوید. این خبر گزاری اعلام می کند زیرا که مردم و کشور یونان عضوی از اتحادیه اروپا شدند و از یورو بعنوان ارزاستفاده کردند.
اما،همچنانکه توماس ماریسون و جوآن لاندی تشریح می کنند، دلیل مسئله در این بود و است که دولت یونان در سال های 2004 و 5 شروع به قرض های بی مسئولانه نمود که اسلحه از آلمان و آمریکا خریداری نماید. یونان در میان کشورهای عضو اتحادیه اروپا بیشترین پول را در مقایسه با تولید ملی خویش برای خرید سلاح می پردازد.با بعبارت دیگر بودجه دفاعی یونان بیشتر از همه کشورهای اتحادیه اروپا درمقایسه با تولید ملی این کشور است.
البته باید ازخروج تروث از کشور به بهشت های سرمایه داران، مکانهائ "پرداخت نکردن مالیات" بعنوان فاکتور دیگری نام برد. و همچنین بازسازی و تعویض ساخت های پولی کشورهای عضو اتحادیه اروپا را از یاد نبرد که عضویت کشورهائی مانند یونان و دیگر کشورهای با بنیان ضعیف اقتصادی در اتحادیه پولی اروپا باعث آسان شدن صادرات کالاهای آلمانی به این کشورها و این خود دلیلی بود که وام دهندگان با دست و دلبازی وام دهند و وام ها بالا و بالاتر رفتند.
دولت آلمان درخواست کرده است که دولت یونان تا 19 اکتبر 2012 برنامه جدید ریاضت اقتصادی را اعلام و بمرحله اجرا بگذارد.
سوتیرس مارتالیاس(Sotires Martalis )یکی از استادان فیزیک دانشسرای آتن که در امور کارکنان بخش عمومی به فدراسیون اتحادیه ههی کارگری بعنوان مشاورخدمات مشورتی می دهد. در مصاحبه با خبرنگار یاداشت های کارگری در سال 2010 چنین گفته بود « همه دولت ها از صندوق های بازنشسته گان ما پول برداشتند و در بازار بورس باختند و حالا می گویند که ما پول قول داده شده برای پرداخت به باز نشسته گان را نداریم.»
بنا به گفته مارتالیس اکثر رهبران اتحادیه ها متعلق به حزب سوسیال دمکرات بودند که آن زمان قدرت را در دست داشت. آنها اکنون نیزمایل به گفتگو با دولت برای کاهش های کمتر هستند. او می گوید « اما مردم لگد مال شده بی اندازه عصبانی هستند» او همچنین به این اشاره می کند « ایده اصلی آنها (کارگران) این است که ما برای بحران شما چیزی نمی پردازیم، حتا یک یورو، پول را از ثروتمندان بگیرید.» ، « چنین است که رهبران اتحادیه ها مجبور می شوند که از آنها پشتیبانی کرده و اعلام اعتصاب نمایند.»
در اینجا ما به گفتاری از لفتریس کاریتسوس ( Lefteris Kretsos ) می پردازیم که تعریف می کند چگونه ترویکان برنامه ریخت و اقدامات ریاضتی آنها برای ما یونانیان معمولی چه معنی و مفهومی داشت و چگونه ما با ایجاد سازمانهای جدید و اشکال جدید مبارزه جواب داده ایم.
ما فقط گفتار را ادیت کرده ایم
-------------------------------------------------
پیشگامان بحران اقتصادی یونان
هنگامی که بدبختانه و بطور غیر مترقبه یونان نقش پیشگامی در بحران اقتصادی حاضر را بعهده گرفت، اغلب مردم زحمتکش و کارکن دیدند که زندگی شان چنان با شدت با یک شوک اقتصادی جدی رویرو گشت که در ظرف چند ماه کاملن زیر رو شد.
اما درد و رنج حاصله از برنامه های ریاضت اقتصادی تأثیر در استراتژی های اتحادیه های کارگری و جنبش های اجتماعی گذاشت. ایجاد همبستگی های سازمان یافته ی کارگران با کمیته ها و مجامع خود سازمان یافته مردمی در مناظق عمری طولانی تر از اینکه رهبران اتحادیه ها آنانرا چون کودکان بی سرپرست و محروم در سازمانها ی اتحادیه ای باقی گذاشتند، ندارند.
بعد از سال 2010 اتحادیه ها ی کارگری بیشتر از 10 اعتصاب عمومی اعلام نموده اند ، البته خیلی از اعتصابات و دیگر اقدامات اعتراضی ( اشغال محل کار- مترجم) در حد شرکت ها و رشته ها نیز انجام گرفته است. خیلی ازاین اعتصابات با تظاهرات عظیم در سراسر کشورهمراه بوده اند که از طرف اتحادیه ها فراخوان داده شده اند. این تظاهر کنندگان خشمگین با پلیس ضد شورش در خیلی از مواقع درگیر شد اند و خشونت بی نظیر پلیس بیوقفه ادامه داشته است. شما حقیقتن نمی توانید تصور کنید که کدام جرقه در کجا و کی آتش را برافراخته است.
اعتصابیون و تظاهرکنندگان در اغلب موارد و مواقع نه تنها بیشتر احساساتی و رادیکال شد ه اند بلکه بیشتر از همه، آنها آکتورها ( فعالان و عمل کنندگان) جدید خلق کرده و بوسیله آنها رهبری شده اند: شبکه های قوی و درجه بندی شده و متحرک و خود جوش و فعالان و عمل کنندگان مستقل در محلات و جوامع مستقل و خود سازمانیافته بوجود آمده اند. در مدت همین 3 سال بیشتز از 45 اتحادیه، انجمن جدید در شهرهای بزرگ موجودیت یافته اند، اغلب با کمک مدیای اجتماعی، بسیاری از آنها ملیتانت و با روابط درونی دمکراتیک هستند. بیشتر رهبران این نوع تشکلات، کارگران اتحادیه اخراج شده" خطر آفرین" و یا کارکنان اخراجی شرکت های زیر سلطه بانک ها هستند.
این تشکلات جدید اتحادیه ای و سازمانهای کارگری خود سازمان یافته در اتحادیه ها فقط بعنوان یک وسیله فشار قوی به رهبران و ساختار بوروکراتیک اتحادیه های موجود نبوده و عمل نمی کنند. این جنبش رادیکال اتحادیه ای و کمیته ای جدید کمک نموده و تأثیر فوق العاده گذاشته است که مقاومت ها ی دخالتگرانه شکل بگیرند، که سازمانهای خود سازمانیافته بتوانند در فضای مناسبی نفس بکشند. بعنوان مثال می توانیم به جنیش و شبکه های خود سازمان یافته کارگران و کارکنان اشغال کننده محل کار ( بیمارستان عمومی کیلکیس) ، اشغال کردن کارخانه ها ( Xalivarurgiki )، کنترل و خود اداره کنندهگان کارخانه ها ( Philkeram Johson )، روئیدن مؤسسات تبدیل ارز/ معاملات پای پای محصولات و ایجاد سیستم بازارهای خود گردان، ایجاد جوامع باریکاد شده ( Keratea ) و یلوکه کردن وزارت خانه ها و ادارات مرکزی و جلوگیری از ورود و خروج وزیران وصاحبان و مدیران شرکت ها بوسیله حرکت های توده ای وسیع.
جنبش اشغال
جنبش ضد ریاضت اقتصادی در سال های اخیر باعث بوجود آمدن اشغال های متعدد میادین با هزاران اعتراض کننده، تظاهرات روزانه و دخالتگری گسترده حاشیه نشینان که بموجب شکل گرفتن جنبش موسوم به نافرمانی اجتماعی که به نام : «ما نمی پردازیم» معروف شده است. این جنبش از جنبش چهار گوشه ای در اسپانیا به نام دموکراسی مستقیم به جای دموکراسی پارلمانی تأثیر پذیرفته است. جنبش اشغال و نافرمانی اجتماعی ، سازماندهی تظاهرات بزرگ و اقدامات مستقیم علیه خصوصی سازی خدمات عمومی و افزایش کرایه حمل و نقل عمومی.
طبیعتن چنین جنبش هائی فقط برعلیه برنامه ها و اقدامات ریاضتی نبوده اند، بلکه آنها اعضای خود و عموم زحمتکشان و مردم یونان را با روحیه مقاوم در باره بحران آموزش داده اند. این نقش اولیه و بنیادی که الیت سیاسی و اقتصادی در سطح ملی و بین المللی در بوجود آوردن و دلائل بحران یازی کرده اند بوسیله این جنبش تحقیق شده و به بیرون ارائه داده شده است. مجامع عمومی مردمی در حاشیه ها و محلات شهرها فقط تصمیماتی در باره چگونگی اعتراضاب اتخاذ نکرده اند، بلکه آنها شروط و در خواست های سیاسی را نیز شکل و محتوا داده اند: توقف پرداخت بهره وام ها، توجیه غیر قابل پرداخت وام ها، به وجود آوردن یک گروه از محققین برای بازرسی، بررسی و تحقیق در مورد قرار دادهای قرض ها، ترک منطقه ارزی اروپا، باز سازماندهی سیستم اقتصادی در کلیت خویش در جهت برآوردن نیازهای کارگران معمولی.
جنبش اشغال یونان از جمله فشار جدی بر سیستم سیاسی بوده است که از زور و خشونت سازمان یافته پلیسی بر علیه اعتصاب کنندگان و اعتراض و تظاهرکنندگان، بویژه در ژوئن 2011 به طور غیر قابل توصیفی استفاده شد، می باشد، این اعمال سرکوبگرانه و افشای آنها باعث کشتن دینامیزم داخل پلیس گردید.
هنگامی که جنبش اشغال در یونان در اوج بود، سیاسیون مشروعیت خود را از دست داده بودند و فقط بوسیله نیروی سرکوب و با اعمال سرکوبگرانه قهریه حاکم شدند.
In his Op-Ed today “Europe’s Austerity Madness,” Paul Krugman noted that just a few days ago many people believed that Europe finally had things under control, “All that debtor nations had to do, the story went, was agree to more and deeper austerity — the condition for central bank loans — and all would be well.” But Krugman points out that the “purveyors of conventional wisdom forgot that people were involved.”
Despite Krugman’s observation, the news section of the New York Times continue to report on European economic austerity from the point of view of markets, investors, lenders and the governments who, we are told, have to make “difficult decisions.” The populations of these countries and their austerity induced pain, with the exception of Krugman’s Op-Ed, are buried in these news articles.
In “Markets Falter in Europe Amid Protests on Austerity,” Liz Alderman and Niki Kitsantonis place markets above people as tens of thousands took to the streets this week to protest government imposed austerity measures in Greece and Spain.
On Tuesday, tens of thousands surrounded the Congress of Deputies in Spain under the banner of “Occupy Congress.” In Greece, the Times referenced a police spokeswoman in Athens who estimated the general strike turnout there to be 35,000 to 40,000 people. But by walking the length of the march numerous times, NYT eXaminer places the estimate at well over 50,000 (some report much higher). And in Portugal, hundreds of thousands of people took to the streets last week.
Rather than reporting objectively on Greeks and Spaniards protesting against austerity measures, Alderman and Kitsantonis report in a way that obscures their paper’s underlying impartiality towards markets that “shuddered” in response to the recent protests. They tell Times’ readers that this “political instability startled investors.”
Alderman and Kitsantonis buried the painful effect of markets on people in their story, “The proposed cuts in Greece have ignited new anger, with many talking openly of increased impoverishment as the nation grapples with a third round of austerity measures in three years.”
Another recent article similarly emphasizes the interests of markets over those who are forced to suffer their negative effects. In “Markets Tumble on Unrest in Greece and Spain,” Stephen Castle and David Jolly wrote “the euro zone crisis sent financial markets tumbling Wednesday as Greece faced a crippling 24-hour strike and Spain cleaned up after violent protests near the country’s Parliament.”
Castle and Jolly empathize with Greek and Spanish leaders who have to make “difficult decisions” on government cuts to social welfare spending to “satisfy either international lenders or the bond market.”
Despite the majority of Times’ news articles reporting on the European economic crisis from the point of view of lenders and powerful states, the paper’s Editors feel the need to counter Krugman’s point of view that “in Europe, as in America, far too many Very Serious People have been taken in by the cult of austerity,” and his disagreement with those who portray the “euro crisis as a morality play, a tale of countries that lived high and now face the inevitable reckoning.”
On page A4 of the New York edition of today’s paper, Rachel Donadio and Niki Kitsantonis end their article, “Greece Agrees on New Austerity Package,” by telling readers about the “importance of introducing growth-boosting measures alongside the austerity package” and that “without the $40 billion aid package the country will not be able to meet expenses and could potentially default.” They repeat the “conventional wisdom” that Krugman warned readers about when they wrote, “Still, fears that Greece could exit the euro zone have abated — although not entirely subsided — in recent weeks after a series of measures taken by European leaders.”
In contrast Krugman writes in his Op-Ed today:
Much commentary suggests that the citizens of Spain and Greece are just delaying the inevitable, protesting against sacrifices that must, in fact, be made. But the truth is that the protesters are right. More austerity serves no useful purpose; the truly irrational players here are the allegedly serious politicians and officials demanding ever more pain.
In a separate blog post “The Perils of Pointless Pain,” Krugman asks “Where does austerity fit in to this story?” And he answers, that “Mostly it doesn’t.” And Krugman asks a question that his colleagues at the paper fail to, “When do the people of the afflicted economies say that they can bear no more?”
The massive demonstrations in Portugal and Spain and the general strike in Greece suggest that many people in these austerity plagued nations may be approaching the limit of how much “they can bear.” Many have expressed a desire to address economic crisis at the root of the problem.
For Krugman, “the roots of the euro crisis lie not in government profligacy but in huge capital flows from the core (mainly Germany) to the periphery during the good years.” However insightful Krugman’s understanding, for many on the streets the crisis has systemic roots in the very foundation of the economic system.
Organizers with the Open Initiative for solidarity with workers in Saloniki who are taking back their factory as a means to deal with economic crisis told NYT eXaminer that “the crisis is, at first, the system itself. It’s not just a crisis that will go by and we’ll be better. Capitalism is the problem.” This view — that is rooted in the belief that the people should not be blindly ruled by markets or investors and that they should have democratic decision-making say over the things that affect them — is resonating with many people, including in the U.S., who have been hit hard by the current economic crisis.